گاهی به آسمان نگاه کن
تو را صدا میزنم
با دستان بلندی رو به آسمان . تو را صدا میزنم زیرا تو آنی که دل مورچه ای را به دانه ای و دل دانه ای را به نهالی و دل نهالی را به میوه ای ، آرام کرده ای.
تو آنی که خورشید فروزان را در چرخش افلاک پهناورت رام کرده ای
تو آنی که با غروبت به شب ،آرامش بخشیده ای و با طلوعت به صبح رامش.
تو آن قادری که در بال پرنده ای جنبش نهاده ای و در پیکر کرم کوچکی تابش.
تو آن دریای بی انتهایی که از چشیدنت ،هیچ تشنه لبی سیراب نمی شود.
تو آن حکیمی که به تار و پود هستی ،آرزوی کمال دادی و راه کمال نشان دادی و توان رسیدن قرار دادی .
به پرنده آرزوی پر زدن ، به شاخه عشق جوانه زدن و به رودخانه تکاپوی دریا شدن . تو به نیستی هستی دادی و به چیستی پاسخ.
تو آن خدای بی همتایی که به یک مشت خاک ،ارزش بودن دادی و از جمال بی انتهای خودت در آن دمیدی و قرب و رضایت را مقصد رسیدنش قرار دادی و اشرف مخلوقاتش نام نهادی .
و من آن نیاز مند همیشگی در گاه توام که در پس این دستهای بلندم رو به آسمان ، چشم به بلندای بخششت دوخنه ام و با همه ی وجود بی قرارم ،
تو را صدا میزنم.
آیدا اکبر زاده
سلام یواش یواش داره امتحاناتم شرو میشه و دیگه خیلی فرصت ندارم این مدت هم مش درگیر پروژه و از این چیزا بودم . ایشالا بعد از امتحاناتم روال کار به کلی عوض خواهد شد.
یه تشکر ویژه هم از ساقی خانوم دارم که خیلی دلم میخواد بازم به مطالب قشنگشون ادامه بدن. و به توصیه ایشون حتما عمل میکنم . منتها همین طور که گفتم یکم سرم شلوغه.(به خاطر امتحاناتم)
در پایان دعا میکنیم که خدایا مارا از شر ترمودینامیک و ساختار و فرآیند 1 و ریاضی مهندسی و محاسبات و خواص مکانیکی و پدیده های انتقال محفوظ گردان.
آمین فوت کنین.
فعلا